پس از یک برخورد عجیب در یک مهمانی، یک نوازنده ساکسوفون متهم به قتل همسرش شده و روانه زندان می شود، جایی که او به طرز غیرقابل توجیهی به مکانیک جوانی تبدیل می شود و زندگی جدیدی را آغاز می کند
پس از یک برخورد عجیب در یک مهمانی، یک نوازنده ساکسوفون متهم به قتل همسرش شده و روانه زندان می شود، جایی که او به طرز غیرقابل توجیهی به مکانیک جوانی تبدیل می شود و زندگی جدیدی را آغاز می کند
برای دانلود باید ثبت نام کنید یا وارد شوید
برای دانلود باید ثبت نام کنید یا وارد شوید
برای دانلود باید ثبت نام کنید یا وارد شوید
ساخته های لینچ همیشه مزخرف بوده
از دید من بهترین فیلم تاریخ با اختلاف زیاده.نقد های فیلم رو که میخونی مغز آدم هنگ میکنه
هر چی بگیم از این یاقوت سینما کم گفتیم باید ۵ بار دید بعد نظر داد
عالی پیچیده ترین فیلمی که تو عمرتون مشاهده می کنید . حتما بعدش نقد پژمان خلیل زاده رو بخونید تا بفهمید داستان چیه
این فیلم خود سینماست
سبک سورئالیه که با نکات عمیق روانپزشکی ترکیب شده پس خیلی از اثار سورئال فاصله گرفته. به تصویر کشیدن فروپاشی کامل روانی و تبدیل شدن به اختلال روانپزشکی فوگ تجزیه ای هست، طوری که کاملا مطابقت با دیالوگ کلیدی فیلم داره که میگه دوربین لازم نیست، خاطرات رو اونطور که میخوام به یاد میارم حتی اگر واقعا رخ نداده باشه. تا قبل از زندان تجزیه ای رخ نداده و در زندان تجزیه ی هویت بروز پیدا میکنه و خودش رو پیت میبینه، و در اخر فیلم دوباره به شخصیت اصلی خودش برمیگرده ولی قبل از قتل همسرش، اونجا که دیک رو میکشه یعنی در واقع اینجا اختلال تجزیه ی زمان رخ میده. در حین تمامی این تجزیه ها، ذهن سنارویی میچینه که همون کارهایی رو میکنه که در واقع دوست داشت در واقعیت انجام بده، داشتن رابطه ی عاشقانه، زنده موندن رنی و مردن اندی و دیک که عوامل اصلی تخریب کامل زندگی اون بودن. در واقع میشه گفت فیلم، فیلمی روانپزشکی بود با مفاهیم عمیق بیماری های ذهن.
سبک خاص فیلمهای دیوید لینچ همه پسند نیست اگه به فیلمهای معمایی و گیج کننده و مبهم که آخر فیلم تازه باید بری نقد فیلم رو بخونی که بفهمی داستان چی بوده علاقمندی ببین.
ساخته های لینچ همیشه مزخرف بوده
این فیلم خود سینماست
سبک سورئالیه که با نکات عمیق روانپزشکی ترکیب شده پس خیلی از اثار سورئال فاصله گرفته. به تصویر کشیدن فروپاشی کامل روانی و تبدیل شدن به اختلال روانپزشکی فوگ تجزیه ای هست، طوری که کاملا مطابقت با دیالوگ کلیدی فیلم داره که میگه دوربین لازم نیست، خاطرات رو اونطور که میخوام به یاد میارم حتی اگر واقعا رخ نداده باشه. تا قبل از زندان تجزیه ای رخ نداده و در زندان تجزیه ی هویت بروز پیدا میکنه و خودش رو پیت میبینه، و در اخر فیلم دوباره به شخصیت اصلی خودش برمیگرده ولی قبل از قتل همسرش، اونجا که دیک رو میکشه یعنی در واقع اینجا اختلال تجزیه ی زمان رخ میده. در حین تمامی این تجزیه ها، ذهن سنارویی میچینه که همون کارهایی رو میکنه که در واقع دوست داشت در واقعیت انجام بده، داشتن رابطه ی عاشقانه، زنده موندن رنی و مردن اندی و دیک که عوامل اصلی تخریب کامل زندگی اون بودن. در واقع میشه گفت فیلم، فیلمی روانپزشکی بود با مفاهیم عمیق بیماری های ذهن.
سبک خاص فیلمهای دیوید لینچ همه پسند نیست اگه به فیلمهای معمایی و گیج کننده و مبهم که آخر فیلم تازه باید بری نقد فیلم رو بخونی که بفهمی داستان چی بوده علاقمندی ببین.
ساخته های لینچ همیشه مزخرف بوده
این فیلم خود سینماست
سبک سورئالیه که با نکات عمیق روانپزشکی ترکیب شده پس خیلی از اثار سورئال فاصله گرفته. به تصویر کشیدن فروپاشی کامل روانی و تبدیل شدن به اختلال روانپزشکی فوگ تجزیه ای هست، طوری که کاملا مطابقت با دیالوگ کلیدی فیلم داره که میگه دوربین لازم نیست، خاطرات رو اونطور که میخوام به یاد میارم حتی اگر واقعا رخ نداده باشه. تا قبل از زندان تجزیه ای رخ نداده و در زندان تجزیه ی هویت بروز پیدا میکنه و خودش رو پیت میبینه، و در اخر فیلم دوباره به شخصیت اصلی خودش برمیگرده ولی قبل از قتل همسرش، اونجا که دیک رو میکشه یعنی در واقع اینجا اختلال تجزیه ی زمان رخ میده. در حین تمامی این تجزیه ها، ذهن سنارویی میچینه که همون کارهایی رو میکنه که در واقع دوست داشت در واقعیت انجام بده، داشتن رابطه ی عاشقانه، زنده موندن رنی و مردن اندی و دیک که عوامل اصلی تخریب کامل زندگی اون بودن. در واقع میشه گفت فیلم، فیلمی روانپزشکی بود با مفاهیم عمیق بیماری های ذهن.
خوب بود👍
سبک خاص فیلمهای دیوید لینچ همه پسند نیست اگه به فیلمهای معمایی و گیج کننده و مبهم که آخر فیلم تازه باید بری نقد فیلم رو بخونی که بفهمی داستان چی بوده علاقمندی ببین.
جالب بود😜
عالیییی